امام حسن مجتبىٰ (ع):أيهاال
كريم ؛ اي آقايِ مااوّلين بي حرمِ آلِ عباسفره دارِ سبزپوشِ فاطمهنمكِ پنجره فولادِ رضاهر چه در چنته ي اين دنيا بُوَد ...همه باشد از خزانه ي شماصُلحِ تو طلوعِ نهضتِ حسين ...تربتِ تو دارد عطرِ كربلااز همه تو مادري تري ؛ حسناز همه غريب تري ؛ يا مجتبيپاره هايِ جگرِ صد پاره ات ...ميدهد نشانيِ آن كوچه رااز كدامين روضه ات لب تر كنم ...كه نباشد روضه ات يكي دو تاهم ؛ صدا شدي مذلَّ المسلمينهم تو را بيچاره كرده طعنه هاهم ، تو در خانه ي خود بودي غريبهم تو در مسجد شنيدي ناسزاتيرباران شدنِ پيكرِ تو ...يادِ قاسم داده راهِ كربلا !از همان كوچه كه مادر را زدند ...خواهرت را ديده چشمِ بي حيامادرت افتاد بر زمين و بعد ...آن سه ساله ماندْ زيرِ دست و پا
+ نوشته شده در جمعه یازدهم شهریور ۱۴۰۱ساعت 21:37  توسط سعید تاجیک | دل نوشته های سعید تاجیک...
ما را در سایت دل نوشته های سعید تاجیک دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 92 تاريخ : شنبه 12 شهريور 1401 ساعت: 21:12